باز کن پنجره ها را و بهاران را باور کن...
حالیا معجزه باران را باور کنو سخاوت را در چشم چمنزار ببینو محبت را در روح نسیمکه در این کوچه تنگبا همین دست تهیروز میلاد اقاقی ها راجشن میگیردخاک جان میگیردتو چرا سنگ شدیتو چرا این همه دلتنگ شدیباز کن پنجره ها راو بهاران راباور کن...