شعر زیبای شکوفه های هلو از حسین منزوی

مجموعه : ادبیات،شعر و داستان‌

شعر زیبای شکوفه های هلو از حسین منزوی را در ادامه این مطلب از سایت ایران ناز گردآوری کرده ایم.

حسین منزوی (۱ مهر ۱۳۲۵ – ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۳) شاعر ایرانی است. او که بیشتر به عنوان شاعری غزل‌سرا شناخته شده است، در سرودن شعر نیمایی و شعر سپید هم تبحر داشت. منزوی در سال ۱۳۸۳ بر اثر آمبولی ریوی در تهران درگذشت و در کنار آرامگاه پدرش در زنجان به خاک سپرده شد.
شکوفه های هلو رستــه روی پیرهنتدوباره صورتـــی ِ صورتی است باغ تنت دوباره خواب مــرا مــی برد کــــه تا ببردبه روز صورتی ات – رنگ مهربان شدنت چه روزی ، آه چه روزی! که هر نسیم وزیدگلـــی سپرد بــــه من پیش رنگ پیــرهنت چه روزی ، آه چه روزی! که هر پرنده رسیدنُکــی بــــه پنـــــــجره زد پیش بـــاز در زدنت تـــــو آمدی و بهار آمد و درخت هلوشکوفه کرد دوباره به شوق آمدنت درخت شکل تو بـود و تو مثل آینه اششکوفه های هلو رسته روی پیرهنت و از بهشت ترین شاخه روی گونه ی چپشکوفــــه ای زده بودی به موی پرشکنت پرنده ای کــه پرید از دهان بوسه ی مننشست زمزمه گر روی بوسه ی دهنت شکفتــه بودی و بــی اختیار گفتـم :آهچه قدر صورتی ِ صورتی است باغ تنت