دلتنگــــی پـیــچـیـــــــــده نـیـســتــــــــ . . . !یــــکـــــــ دل . . . !یــکـــــــ آســـــمـــــان . . . !یــکـــ بــــــغـــــض . . . !و آرزو هـای تـــرکـــــــ خـــــــورده . . . !بــه هـمــیـــن ســـــــادگـــــــی






عشق های جریمهاشتباه اول من و تو یک نگاه بودعشق ما از اولین نگاه اشتباه بودگر چه باورت نمی شود ولی حقیقتی استاینکه کلبه ی من از غم تو روبراه بودمی دویدم و میان کوچه جار می زدمهای های گریه بود و اشک و درد و آه بودگاه گریه می شدیم و گاه خنده مثل شوقاین هم از تب همان نگاه گاه گاه بودجنگ بر سر من و خدا و عشق بود سیبسیب بی گمان در این میانه بی گناه بودهر کجای شب که مثل سایه پرسه می زدیمردی از عبور سرد آفتاب و ماه بودآفتاب من تویی و ماه من بگو چرابا حضور آفتاب، روز من سیاه بود؟اهل شکوه نیستم وگرنه آنهمه غروببر غریبی من و تو بهترین گواه بودهرچه می دوم به انتهای خود نمی رسممانده ام کجا، کجای کار اشتباه بود