In Bruges 2008
ری: من یک بچه کوچیک رو کشتم و تو هی از آب نبات فروش میگی!
کن: تو که نمی خواستی بچه بکشی.
ری: می دونم نمی خواستم ولی بخاطره تصمیمی که گرفتم و راهی رو که انتخاب کردم یه بچه کوچیک دیگه اینجا نیست. و هیچوقت نخواهد بود. منظورم تو این دنیا نه تو بلژیک.