حقیقت دارد
تو رادوست دارم
دراین باران
می خواستم تو
در انتهای خیابان نشسته
باشی
من عبورکنم
سلام کنم
لبخند تورادرباران
میخواستم
میخواهم
تمام لغاتی راکه میدانم برای توبه دریابریزم
دوباره متولدشوم
دنیاراببینم
رنگ کاج راندانم
نامم رافراموش کنم
دوباره درآینه نگاه کنم
ندانم پیراهن دارم
کلمات دیروزرا
امروزنگویم
خانه را برای تو آماده کنم
برای تویک چمدان بخرم
تو معنی سفررااز من بپرسی
لغات تازه راازدریاصیدکنم
لغات راشستشودهم
آنقدربمیرم
تازنده شوم![]()