نمایش نتایج: از 1 به 10 از 16

موضوع: شعر های زیبا و پر محتوا {مذهبی}

Hybrid View

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Apr 2016
    شماره عضویت
    1075
    نوشته ها
    2,151
    پسندیده
    395
    مورد پسند : 506 بار در 418 پست
    Windows 7/Server 2008 R2 Firefox 45.0

    هر سال فاطمیه دلم شور می زند

    حرفي نداشت چشم ترم جز رثاي تو

    جاريست بين هر غزلم رد پاي تو



    هر سال فاطميه دلم شور مي زند

    در کوچه هاي غربت و اشک و عزاي تو




    بگذار ما به جای تو خون گريه مي کنيم

    ديگر توان گريه نمانده براي تو



    ديدم چقدر قلب تو بی صبر می شود

    با شکوه های بی کسی مرتضای تو:



    اينقدر رو گرفتنت از من براي چيست

    حالا دگر غريبه شده آشناي تو



    از گرية شبانه و نجواي كودكان

    بايد به گوش من برسد ماجراي تو



    بانو كمي به حال حسينت نظاره كن

    حرفي بزن كه دق نكند مجتباي تو



    حالا ببين که روضه گرفتند كودكان

    در پشت درب خانه براي شفاي تو



    برخيز و با نگاه ترت يا علی بگو

    جان می دهد به قلب شکسته صدای تو



    ديدم تو را که آرزوي مرگ مي کني

    بانو بس است! کشته علي را دعاي تو



    همناله با وصيت تو ضجّه می زنم

    با روضه های بی کفن کربلای تو

  2. Top | #2

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Apr 2016
    شماره عضویت
    1075
    نوشته ها
    2,151
    پسندیده
    395
    مورد پسند : 506 بار در 418 پست
    Windows 7/Server 2008 R2 Firefox 45.0


    ... شكستني ست

    وقتي بلور اشك زلالش شكستني ست
    حالا كه قلب پر ز ملالش شكستني ست

    مردم دگر نياز به اين كارها كه نيست
    آن قامت ز غصه هلالش شكستني ست


    شمشير و تازيانه براي چه مي بريد
    باور كنيد او پر و بالش شكستني ست

    اي دستهاي سنگي كوچه نگاه كن
    او آينه ست در همه حالش شكستني ست

    اين دست نيست شاخة طوباي عصمت است
    بگذار بشكند، به خيالش شكستني ست


  3. Top | #3

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Apr 2016
    شماره عضویت
    1075
    نوشته ها
    2,151
    پسندیده
    395
    مورد پسند : 506 بار در 418 پست
    Windows 7/Server 2008 R2 Firefox 45.0
    نگفتنی است !


    تفسير رنجنامة كوثر نگفتني است
    تشريح حادثات مكرر نگفتني است

    مبناي روضه خواندن ما بر كنايه است
    باور كنيد روضة مادر نگفتني است


    وقتي كه با اشاره اي از دست مي رويم
    شرح تمام روضه كه ديگر نگفتني است

    حالا بماند آن همه غربت نشيني اش
    دلتنگيِ فراق پيمبر نگفتني است

    آري سه ماه خون جگر خورد و دم نزد
    از قصه اي كه سخت تر از هر نگفتني است

    بهتر كه حرف كوچة دلواپسي نشد
    اصلاً حكايت گل پرپر نگفتني است

    جريان گوشوار شكسته براي بعد
    مرثيه هاي خاكي معجر نگفتني است

    او رفت و درد هاي دلش نا شنيده ماند
    تفسير رنجنامة كوثر نگفتني است

    با بال اشك سمت حرم پر كشيده ايم
    شوق طواف مرقدش آخر نگفتني است !

  4. Top | #4

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Apr 2016
    شماره عضویت
    1075
    نوشته ها
    2,151
    پسندیده
    395
    مورد پسند : 506 بار در 418 پست
    Windows 7/Server 2008 R2 Firefox 45.0

    اشكم ولي ز چشم مدينه چكيده ام
    ياسم كه جاي باغ به در آرميده ام
    چون ابر پشت پاي علي اشك ريخته ام
    چون آه در هواي علي پر كشيده ام
    اي شبه مرد هاي مدينه چه ميكنيد
    من ذوالفقار خسته ولي آب ديده ام
    گفتي صلاح نيست كه نفرينشان كني
    دست از دعا كشيدم و عزلت گزيده ام
    همچون نسيم در زده ام خانه هايشان
    هر شب به كوچه هاي مدينه وزيده ام
    در جلوه ام دوباره مكرر نمي شوم
    چون فرصتي گذشته ام و سر رسيده ام
    نفسي فدا لنفسك يا مرتضي علي
    هر چه بلاي توست به جانم خريده ام




  5. Top | #5

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Apr 2016
    شماره عضویت
    1075
    نوشته ها
    2,151
    پسندیده
    395
    مورد پسند : 506 بار در 418 پست
    Windows 7/Server 2008 R2 Firefox 45.0

    مگو به بردن تابوت گلي كسي پا نيست
    بگو غريب تر از باغبان در اينجا نيست
    مگو كه هفت نفر كرده اند تشييع اش
    ز ازدحام ملائك در اين زمين جا نيست
    چه كرده اند به زهرا كه زير تابوتش

    به شك صحابه فتادند جسم آيا نيست
    بگو به مادر عصمت بخواب آسوده
    كه حجم پيكر تو روي دست پيدا نيست
    تمام غصه ام از وقت دفن زهرا بود
    ندا رسيد مخور غم علي كه تنها نيست
    ببين به دست كسي ميدهد جنازه گل را
    كسي كه دست شريفش شبيه بر ما نيست
    ترك به آينه قلب شيعه افتاده
    كه قبر باطن آيينه ها هويدا نيست
    ببين جواب سوال مرا تو ميدانی
    كه هست فاطمه امشب ميان ما يا



  6. Top | #6

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Apr 2016
    شماره عضویت
    1075
    نوشته ها
    2,151
    پسندیده
    395
    مورد پسند : 506 بار در 418 پست
    Windows 7/Server 2008 R2 Firefox 45.0



    دید که یار چو زهرا دارد



    این دل از کوچه سخنها دارد
    ماجرای گل بطحا دارد
    هست این شعر زبان حالم
    که در آن ذره ای افشا دارد
    چون که دستان خدا بست عدو

    دید که یار چو زهرا دارد
    آنقدر زد به بر و بازویش
    دید او حالت اغما دارد
    آنکه می داد به ضارب فرمان
    گفت هر چه بزنی جا دارد
    ضارب از اشک حسن می خندید
    خنده بر گریه چه معنا دارد
    حسن از درد به مردم می گفت
    مگر این صحنه تماشا دارد
    آن یکی گفت که از خیبر و بدر
    عقده در سینه ز مولا دارد
    مادرم رفت به دنبال علی
    زینبش از پیاش آوا دارد
    ندهم شرح دگر واقعه را
    گر چه این داغ بقایا دارد
    با که گویم غم آن مسجد را
    شرح این غصه درازا دارد


  7. Top | #7

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Apr 2016
    شماره عضویت
    1075
    نوشته ها
    2,151
    پسندیده
    395
    مورد پسند : 506 بار در 418 پست
    Windows 7/Server 2008 R2 Firefox 45.0


    نخلی که شکسته است ثمرش را نزنید
    مرغی که فتاده است پرش را مزنید
    از ما که گذشت مردم بعد از این
    مردی که بسته دستش همسرش را مزنید
    جوانی گر چه می باشد بهار زندگانی را


    ولی از بس ستم دیدم نمی خواهم جوانی را
    الا ای خاتم پیغمبران برخیز و بین حالم
    فلک با رفتننت بگرفت از من شادمانی را
    پدر این روزها بنشسته میخوانم نمازم را
    مفصل خوان از این مطلب حدیث ناتوانی را
    ز چشم کودکانم صورتم را میکنم پنهان
    نبینند تا که نیلی این عذار ارغوانی را

    منیع :وبلاگ اشعار مذهبی



  8. Top | #8

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Apr 2016
    شماره عضویت
    1075
    نوشته ها
    2,151
    پسندیده
    395
    مورد پسند : 506 بار در 418 پست
    Windows 7/Server 2008 R2 Firefox 45.0


    • تـا عـلــی ماهَـش بـه ســوی قبـــر بُرد
    • مـاه، رخ از شــرم، پـشـت ابـــــر بُرد
    • آرزوهــا را عـلــی در خــــاک کـــرد
    • خـاک هــم گـویی گــریبـان چاک کرد
    • زد صــدا: ای خــاک، جـانـانــم بگیــر
    • تــن نـمـانــده هیـچ از او، جـانـــم بگیر
    • نــاگــهـان بـر یــاری دســــت خــــــدا
    • دسـتــی آمـد، همچو دست مصـطـفــی
    • گـوهــرش را از صــدف، دریا گرفت
    • احـمــــد از دامـاد خـود، زهــرا گرفت
    • گـفـتـش ای تـاج ســر خیــل رُسُــــــــل
    • وی بَــر تـــو خُــرد، یکسر جزء و کل
    • از مــن ایــن آزرده جـانـــت را بـگـیـر
    • بـازگــردانــدم، امـانــت را بـگیــــــــــر
    • بــار دیــگر، هـدیـه ی داور بـگـیــــــــر
    • کــوثـــرت از سـاقــــی کـوثــــــــر بگیر
    • مــی کِـشــد خجلــت عـلــی از محضـرت

    • یــاس دادی، می دهد نیلوفــرت

  9. Top | #9

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Apr 2016
    شماره عضویت
    1075
    نوشته ها
    2,151
    پسندیده
    395
    مورد پسند : 506 بار در 418 پست
    Windows 7/Server 2008 R2 Firefox 45.0


    رهبر مظلوم
    نه چون پروانه ام كز سوز غم بال و پرم سوزد
    من آن شمعم كه از شب تا سحر پا تا سرم سوزد
    همان بهتر نگردد هيچ كس نزديك اين بستر
    كه دانم هر كسى آيد كنار بسترم، سوزد
    گذارد دست خود بر سينه سوزان من زينب
    ولى من بيم آن دارم كه دست دخترم سوزد
    مگير اى رهبر مظلوم! زانو در بغل ديگر
    كه اين ديدار طاقت سوز، جان و پيكرم سوزد
    نه تنها چشم عين اللَّه، سراپاى على گريد
    چو از من مى كند پنهان، به نوع ديگرم سوزد
    چنان چيدند امّت نارسيده ميوه دل را
    كه هرگه مى كنم يادش، ز غم برگ و برم سوزد


  10. Top | #10

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Apr 2016
    شماره عضویت
    1075
    نوشته ها
    2,151
    پسندیده
    395
    مورد پسند : 506 بار در 418 پست
    Windows 7/Server 2008 R2 Firefox 45.0


    اى قرار جان ز داغت بى قرارى مى‏ كنم
    رفتى و من تا كه هستم سوگوارى مى‏ كنم
    گر نباشد بيم طعن دشمنان يا فاطمه
    روز و شب در پيش قبرت آه و زارى مى ‏كنم
    گر بخشكد اشك من يا قرة العين رسول
    در عزايت خون دل از ديده جارى مى‏ كنم

    بر خزان عمرت اى ريحانه باغ نبى
    گريه پيوسته چون ابر بهارى مى‏ كنم
    هر چه مى‏ خواهم نگريم پيش طفلانت ولى
    از غم دل گريه بى ‏اختيارى مى ‏كنم
    خود نهال آرزويم را به گل كردم دريغ
    از سرشك ديده آنرا آبيارى مى‏ كنم
    روزها در خانه طفلان را تسلى مى ‏دهم
    شب كنار قبر تو شب زنده دارى مى ‏كنم
    من كه خود مشكل گشايم از غم هجران تو
    مشكلى افتاده در كارم كه زارى مى‏ كنم
    جان من در خاك رفت و زنده‏ ام من اى عجب
    صبر من از دست رفت و بردبارى مى ‏كنم



اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کاربرانی که این تاپیک را مشاهده کرده اند: 0

هیچ عضوی در لیست وجود ندارد.

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

مرجع تخصصی ویبولتین ویکی وی بی در سال 1391 تاسیس شده است و افتخار میکند که تا کنون توانسته به نحو احسن جدید ترین آموزش ها و امکانات را برای وبمستران میهن عزیزمان ایران به ویژه کاربران ویبولتین به ارمغان بیاورد .

اطـلـاعـات انجمـن
حـامـیان انجمـن