گویند چرا ، تو دل بدیشان دادیوالله ، که من ندادم ایشان بردند
منم آن شیخ سیه روز که در آخر عمرلای مو های تو گم کرد خداوندش را
*****
ز شرم او نگاهم دست و پا گم کرد چون طفلیکه چشمش وقت گل چیدن به چشم
باغبان افتد
****
بر شــانــه بـیفشــان و مــزن شـانـه بــه مـویـتبـگــذار حـســادت بــکنـد شــانـه بــه شـانــه !