روانشناسی قیمت گذاری
قیمت گذاری محصولات و خدمات اگر به شکل صحیحی صورت گیرد می تواند به یکی از عوامل موثر در موفقیت فعالیت های بازاریابی تبدیل شود.
ماهنامه بازاریاب بازارساز – آرش مصحفی: قیمت گذاری محصولات و خدمات اگر به شکل صحیحی صورت گیرد می تواند به یکی از عوامل موثر در موفقیت فعالیت های بازاریابی تبدیل شود. بررسی رفتار خرید مشتریان که در طول سال های متمادی توسط کارشناسان و متخصصان صورت گرفته می تواند آموزه های ارزشمندی برای فعالان بازاریابی و فروش داشته باشد. به همین دلیل در این متن به بیان تعدادی از یافته های رفتارشناسی می پردازیم که می تواند در قیمت گذاری محصولات و خدمات راهگشای کار و کسب ها باشد.
محدود کردن گزینه ها
محدود کردن گزینه ها باعث مقابله با فلج تحلیلی می شود. فلج تحلیلی زمانی به وجود می آید که تعداد گزینه ها باعث شود در فرد برای انتخاب یکی از آنها آشفتگی به وجود آید و نتواند یکی را انتخاب کند. در آزمایشی که در دانشگاه ییل انجام شد از شرکت کنندگان خواسته شد که یا یک بسته آدامسی را که به آنها ارائه شده بود بخرند یا پول خود را نگه دارند. تنها 46 درصد از افراد تصمیم به خرید آدامس گرفتند.
زمانی که دو بسته آدامس با قیمت های متفاوت به آنها ارائه شد این آمار به 77 درصد افزایش یافت. همین آزمایش برای تعداد بیشتری از بسته های آدامس نیز انجام شد ولی تغییر قابل ملاحظه ای مشاهده نشد.
قانون وبر
اجازه دهید قانون وبر را با ذکر یک مثال توضیح دهیم. اگر یک وزنه یک کیلوگرمی را به یک وزنه سه کیلوگرمی بیفزاییم تفاوت وزن ایجاد شده به خوبی حس می شود اما اگر همان وزنه یک کیلوگرمی را به وزنه صد کیلوگرمی اضافه کنیم تفاوت محسوس نخواهد شد. به عبارت دیگر نسبت دو محرک به یکدیگر است که در تشخیص تفاوت اهمیت دارد (به نقل از سایت رشد). این پدیده را قانون وبر خوانده اند زیرا نخستین بار توسط وبر دانشمند فیزیولوژیست آلمانی بیان شد.
اما این قانون چه کاربردی در قیمت گذاری دارد؟ بر اساس قانون وبر، یکی از فعالیت های مهم واحد بازاریابی در قیمت گذاری محصولات یا خدمات درصدی را پیدا کند که موجب واکنش منفی مصرف کنندگان نشود و برای کاهش قیمت محصولات در مواردی همچون تخفیف دادن یا جایزه به دنبال عددی باشد که برای مصرف کننده معنادار باشد و تفاوت آن را به صورت ملموس احساس کند.
کاهش نقاط درد
نوروا کونومی به ما می گوید که مغز انسان به ترتیبی برنامه ریزی شده که خرج کند تا زمانی که برایش احساس درد به وجود آید. به عبارتی مرز بین خریدن و نخریدن جایی است که درد احساس شده از سود ادراک شده بیشتر می شود. محققان برای اینکه درد ناشی از خرید کردن کاهش و خشنودی پس از خرید افزایش یابد، راه هایی را به بازاریابان و فروشندگان پیشنهاد می کنند.
یکی از این راه ها ارائه چارچوبی برای ارزش محصول در برابر هزینه آن است که برای مشتری جذابیت بیشتری داشته باشد. شکستن قیمت به ماه و روز به جای بیان هزینه سالانه می تواند نمونه ای از تغییر چارچوب باشد. برای مثال اگر استفاده از خدمات شما برای مشتری سالانه 600 هزار تومان هزینه دارد، به جای بیان این عدد می توانید به او بگویید که برای هر ماه فقط کافی است 50 هزار تومان بپردازید و یا اینکه هزینه هفتگی استفاده از خدمات شما کمتر از 15 هزار تومان است.
منبع : سایت راه خوب