می رهم از خویش و می مانم زخویش
هرچه برجا مانده ویران می شود
روح من چون بادبان قایقی
در افق ها دور و پنهان می شود ......
آنچه می خواهیم نیستیم وآنچه هستیم نمی خواهیم . آنچه دوست داریم، نداریم. و آنچه را داریم، دوست نداریم. وعجیب است هنوز امیدوار به فردایی روشن هستیم.ساعت ها را بگذاریدبخوابند بیهوده زیستن نیازی به شمردن ندارد...
ای فرزند آدم...
دل به دنیا مبند... و با دنیا انس مگیر...
دنیا بسیار کوچکتر از آن است که...
پاداش و مزد حتی لحظه ای از خاطر تو باشد
و بهای حتی پاره ای از دل تو شمرده شود
جان آسمانی تو جز من قیمتی ندارد
و جز بهشت من هیچ چیز نمی تواندهزینه وجود تو را جبران کند