بغلم کن که دلم
تبدار است،
لب تو
داغ ترین لحظه ی این
دیدار است
بغلم کن که در این
دشت فراموشی شب
چشم تو٬
حـــــادثه ی روشن و
بـــــی تکـــرار است
![]()
بغلم کن که دلم
تبدار است،
لب تو
داغ ترین لحظه ی این
دیدار است
بغلم کن که در این
دشت فراموشی شب
چشم تو٬
حـــــادثه ی روشن و
بـــــی تکـــرار است
![]()