من به دنبال کسی میگردم
که دلش پنجرهی بازِ نگاهم باشد
و بدانم که حواسش به من است......
عاشقی رسمِ نگاهش باشد
و من آرام آرام
محوِ زیبایی روحش بشوم
دل ببندم به دلش
و دل انگیزترین عشـق و نگارش بشوم......
کسی از عمقِ دلم میگوید
ما که گشتیم نبود ...
توبگرد ..شاید بود...........![]()
بیقرارم من قرارم را کجا پیدا کنم
شب نصیبم روزگارم را کجا پیدا کنم
من که در این شهر حتی خود را گم کرده ام
شمع بَزم شام تارم را کجا پیدا کنم
زیر سقف آسمانی خالی از خورشیدو ماه
مانده ام لیل و نهارم را کجا پیدا کنم
فصل یخبندان ندارد قصد کوچ از خاطرم
مُنجمد گشتم بهارم را کجا پیدا کنم
کاروان درد نقد هستیم با خویش بُرد
رفته بر بادم غبارم را کجا پیدا کنم
بی پناهی پای در بند حصار حسرتم
دوستان راه فرارم را کجا پیدا کنم
آنکه با بشکستن جام دلم جاری نمود
گریه ی بی اختیارم را کجـا پیدا کنــم...