رویاهایم را که ورق می زنم
به تو می رسم
و می ترسم از
پس کوچه های
بی انتهای آرزو
و پایان های همیشگی ...
دفتر را می بندم
بیدار می شوم
چشم ها را می شویم
و همچنان
به هر کجا می نگرم
حضور داری....
رویاهایم را که ورق می زنم
به تو می رسم
و می ترسم از
پس کوچه های
بی انتهای آرزو
و پایان های همیشگی ...
دفتر را می بندم
بیدار می شوم
چشم ها را می شویم
و همچنان
به هر کجا می نگرم
حضور داری....
!!yalda!! (11-02-2016)