نمایش نتایج: از 1 به 10 از 17

موضوع: مادرم......قلم بارونی من

Hybrid View

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    1823
    نوشته ها
    867
    پسندیده
    71
    مورد پسند : 548 بار در 421 پست
    Linux Chrome 51.0.2704.81
    آسمان
    را گفتم
    می توانی آیا
    بهر یک لحظه ی خیلی کوتاه
    روح مادر گردی
    صاحب رفعت دیگر گردی
    گفت نی نی هرگز
    من برای این کار
    کهکشان کم دارم
    نوریان کم دارم
    مه وخورشید به پهنای زمان کم دارم



    خاک
    را پرسیدم
    می توانی آیا
    دل مادر گردی
    آسمانی شوی وخرمن اخترگردی
    گفت نی نی هرگز
    من برای این کار
    بوستان کم دارم
    در دلم گنج نهان کم دارم



    این جهان را گفتم
    هستی کون ومکان را گفتم
    می توانی آیا
    لفظ مادر گردی
    همه ی رفعت را
    همه ی عزت را
    همه ی شوکت را
    بهر یک ثانیه بستر گردی
    گفت نی نی هرگز
    من برای این کار
    آسمان کم دارم
    اختران کم دارم
    رفعت وشوکت وشان کم دارم
    عزت ونام ونشان کم دارم



    آنجهان راگفتم
    می توانی آیا
    لحظه یی دامن مادر باشی
    مهد رحمت شوی وسخت معطر باشی
    گفت نی نی هرگز
    من برای این کار
    باغ رنگین جنان کم دارم
    آنچه در سینه ی مادر بود آن کم دارم



    روی کردم با بحر
    گفتم اورا آیا
    می شود اینکه به یک لحظه ی خیلی کوتاه
    پای تا سر همه مادر گردی
    عشق را موج شوی
    مهر را مهر درخشان شده در اوج شوی
    گفت نی نی هرگز
    من برای این کار
    بیکران بودن را
    بیکران کم دارم
    ناقص ومحدودم
    بهر این کار بزرگ
    قطره یی بیش نیم
    طاقت وتاب وتوان کم دارم



    صبحدم را گفتم
    می توانی آیا
    لب مادر گردی
    عسل وقند بریزد از تو
    لحظه ی حرف زدن
    جان شوی عشق شوی مهر شوی زرگردی
    گفت نی نی هرگز
    گل لبخند که روید زلبان مادر
    به بهار دگری نتوان یافت
    دربهشت دگری نتوان جست
    من ازان آب حیات
    من ازان لذت جان
    که بود خنده ی اوچشمه ی آن
    من ازان محرومم
    خنده ی من خالیست
    زان سپیده که دمد از افق خنده ی او
    خنده ی او روح است
    خنده ی او جان است
    جان روزم من اگر,لذت جان کم دارم
    روح نورم من اگر, روح وروان کم دارم



    کردم از علم سوال
    می توانی آیا
    معنی مادر را
    بهر من شرح دهی
    گفت نی نی هرگز
    من برای این کار
    منطق وفلسفه وعقل وزبان کم دارم
    قدرت شرح وبیان کم دارم



    درپی عشق شدم
    تا درآئینه ی او چهره ی مادر بینم
    دیدم او مادر بود
    دیدم او در دل عطر
    دیدم او در تن گل
    دیدم او در دم جانپرور مشکین نسیم
    دیدم او درپرش نبض سحر
    دیدم او درتپش قلب چمن
    دیدم او لحظه ی روئیدن باغ
    از دل سبزترین فصل بهار
    لحظه ی پر زدن پروانه
    در چمنزار دل انگیزترین زیبایی
    بلکه او درهمه ی زیبایی
    بلکه او درهمه ی عالم خوبی, همه ی رعنایی
    همه جا پیدا بود
    همه جا پیدا بود

  2. 2 کاربر پست !!farzane!! عزیز را پسندیده اند .

    !!yalda!! (11-10-2016)

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کاربرانی که این تاپیک را مشاهده کرده اند: 0

هیچ عضوی در لیست وجود ندارد.

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

مرجع تخصصی ویبولتین ویکی وی بی در سال 1391 تاسیس شده است و افتخار میکند که تا کنون توانسته به نحو احسن جدید ترین آموزش ها و امکانات را برای وبمستران میهن عزیزمان ایران به ویژه کاربران ویبولتین به ارمغان بیاورد .

اطـلـاعـات انجمـن
حـامـیان انجمـن