بر اساس ارسال نامههای دوستان و علاقهمندان صفحه «گذری بر آریانا» در این شماره از دوست گرامی ما آقای فرید بابک مطلب معلوماتی را درباره تاریخچه صنایع دستی در افغانستان بدست آوردهایم که شما دوستان را بخوانش آن بر میخوانم:
"صنایع دستی افغانستان عبارتند از صنعت دوخت، بافندگی، نساجی، معماری، نقاشی، کندن کاری، ﺣکاکی، نجاری، فلز کاری، سفالی، کشاورزی، گنبدسازی، شیشهسازی، بوت دوزی، عطاری، ادویه سازی و غیره میباشد.
دانشمندان صنایع دستی افغانستان را در سه بخش مطالعه نمودند. صنعت باستان، قرون وسطی یا دوره پس از اسلامی و صنایع معاصر.
با وجودیکه در دامنههای هندوکش انسانهای اولیه از زمانی دور و انسان مدرن از سی هزار سال قبل در کنارههای رود آمو ارغنداب و سند الی مهاجرت آریایها زندگی نموده است نمیتوانیم در مورد بدون شواهد دقیق بحث نمود، ولی ﮔﻔته میتوانیم که باشندﮔان افغانستان از هزاران سال قبل با کشاورزی و مالداری آشنا بودند.
صنعت دوخت
زمانیکه بشر استفاده از پوست ﺣیوانات را شناخت برای محکم نمودن پوست در بدن از صنعت دوخت کار گرفت؛ یعنی صنعت دوخت هنری است که بنا بر ضرورت مبرم اختراع وانکشاف داده شده است؛ از این صنعت از ﮔره و سوراخ نمودن کار ﮔرفته شد. در افغانستان دوخت لباس دردوره کوشانیان، سلجوقیان و خوارزم شاهیان رونق بیشتر یاقت. در مجسمههای که بدست آمده کوشانیان از دکمه نیز استفاده مینمودند. در قرون وسطی دوره تیموریان وغزنویان دوخت با سوزن و کروشنیل صورت میﮔرفت.
ﮔﻠدوزی که یک بخش بزرگ از صنعت دوخت است؛ از زمان سکاها رایج یافته و در دیگر دوره ها بهمراه سایر دوخت و دوزها از رواج کامل برخوردار بوده است؛ دوره اوج این هنر در دوران نادر افشار بوده است. سوزن دوزی یاسیاه دوزی در جامعه سنتی ترکمن برای تزیین لباسهای مردان،زنان و کودکان و هم چنین پرده ها نیز استفاده میشد. اما امروز عمدتاً در لباس زنان دیده میشود. نوع دوخت آن زنجیره فشرده و بسیار ریزه است که در ترکمنی به آن "سانﺠیم" میﮔویند و بیشتر از نقوش هندسی و قرینه به صورت ذهنی بهره میﮔیرند. ترکمنها به فرهنگ تربیه کرم ابریشم زود آشنا شدند. ابریشم به عنوان ماده اصلی سوزن دوزی تلقی بوده و دختران و زنان لباسهای خود را با نخهای ابریشمین که با رنگهای ﻃﺒیعی رنگ ریزی میشد،سوزن دوزی میکردند.در شمال افغانستان لباس ترکمنی استفاده زیاد دارد. زنان به تعداد سال ازدواج خود کالا میپوشند. یعنی زنی که ۱۳ سال از ازدواجش میﮔذرد ۱۳ جوره کالا میپوشد.
معماریصنعت معماری از زمان تاسیس باختریا در شهرهای بلخ، ﻃﻼتپه و آی خانم آغاز ﮔردید. خانم ﮔالیاپوﮔوچینکو صنعت معماری کوشانیان را در مناﻃق نوبهاربدخشان ،سرخ کوتل،، بگرام ،هده فندقستان، شهکاریهای قرون وسطی یا دوره اسلامی را در محلات بلخ ،غزنی ،مساجد قندهار ،هرات ،منارها ،مدارس ،زیارتها وبناهای مشابه، شهکاریهای دوره تیموریان را در موضوعات و محلاتی چون مدرسه ﮔوهرشاد، ﺣصار ارگ هرات، آرامگاه انصاری در ﮔازرﮔاه ،مدرسه خرﮔرد بنای جانمرد قصاب بلخ، ارگ غزنی ،روضه مزارشریف ،دوره مشعشع هرات ،خیابان مصلای اخلاصیه مواردی چون کتاب سازی و میناتوری ،شاهنامه مکتب بهزاد و هنرمندان و عروج هنری قرن را مورد مطالعه قرارداده است. نقاشی
هنر نقاشی و میناتوری در افغانستان توسط استاد کمالالدین بهزاد بهﻃور وسیع بنا شد. کمالالدین هنر نقاشی عربی را با هنر آسیائی میانه مخلوط نمود و سبک جدید را بمیان آورد که تا اکنون در ایران، افغانستان و ازبکستان مروج است. در این هنر روی کاغذ، ظروف تکه وسایر اشیا نقش مینمایند. بهزاد در هرات زاده شد. در جوانی به دربار سلطان ﺣسین میرزا بایقرا راه یافت و مورد توجه سلطان و وزیرش امیر علی شیر نوایی قرار ﮔرفت. شاه اسماعیل صفوی هنگام تصرف هرات بهزاد را که در نقاشی شهرتی داشت، با خود به تبریز برد. بهزاد در خدمت شاه اسماعیل و پسرش شاه ﻃهماسب به اوج شکوفایی هنری رسید و شهرتش از مرزهای کشورش تادوردستهای دربار بابر پادشاه مغولی هند رسید. سلطان ﺣسین او را استادی بی چون وچرای و زبان زد همگان خواند. در ازبکستان انستیتوتی بنام بهزاد وجود دارد که نقاشی ،رسامی و کرامیک درس داده میشود. در افغانستان انستیتوت هنرهای زیبا وجود دارد که در آن آثار بهزاد و غلام محمد میمنه گی درس داده میشود. تعمیر نگارستان وجود دارد که در آن نقشهای بهزاد استاد غلام محمد میمنه گی وسایر نقاشان به نمایش ﮔذاشته شده است.
صنایع فلزی ﺣدود یک هزار سال قبل از میلاد آریاییها در کناردریای کم عمق بلخاب شهری بنا نمودند که دارای ۳۱ نهر بود و به تولیدات زراعتی پرداخته میشد. در کشت و کار زراعتی مجبور شدند تا آبزار آهنی را تولید نمایند. فرهنگ عصر بُرُنز در شمال و شرق افغانستان ظهور کرد. یکی از دلایل آن استفاده ابزار بهمنظور استخراج الجورد بود. سنگ الجورد به دو منظور استعمال داشت. برای رنگ آمیزی و زیورات. سنگ الجورد در فلزاتی ازقبیل ﻃﻼ، نقره و مس مورد استفاده داشت . تجارت الجورد الی تمدن مصر و بین النهرین کشانیده شد.
باید یاد آوری نمود که درجه سختی الجورد ۳-۳٫۳ و درجه سختی مس ۰٫۳ است. یعنی با مس تنها نمیتوان الجورد را استخراج نمود. ابزاری که برای استخراج الجورد استعمال میشد خیلی سخت بوده است. ممکن مفرغ (مس) با عنصر سختر و یا آهن. هکذا پس از ورود یونانیها آریایها با فرهنگ و ابزار اروپائی آشنا شدند. این نژاد در عصر برنز به سه تمدن: تمدن آمودریا،تمدن دره سند و تمدن عیلام آشنا شدند.
نساجی
شواهدی که از دی.ان.ای نسل انسان وجود دارد نشان میدهد که بشر برای اولین بار هزاران سال قبل برای بدن خود پوشش ساخته است. چینایان ۱-۳هزارسال قبل از میلاد تکه بافی مینمودند و مردم هندوستان هم هزاران سال قبل از پنبه پارچه میساختند.
شواهد نشان داده است که مردم آسیای میانه در دورانی بسیار قدیم از پوست ﺣیوانات بخصوص ﮔوسفند البسه و کالا برای جلوگیری ازسردی وﮔرمی میساختند. تکه بافی درشمال افغانستان در زمان باختریان، کوشانیان و یفتلایان مروج بود. تکه بافی مدرنتر در زمان سلجوقیان و ساسانیان پدیدار ﮔشت. که تا اکنون در محلات شمال و غرب افغانستان توسط دستگاههای کوچک دستی مردم پارچه میبافند. نساجی ماشینی برای اولین بار در ﮔﻠﺒهار کاپیسا تاسیس ﮔردید. این فابریکه درزمان فعالیتش دارای سه هزار و سه صد و سی ماشین بافندهگی،۳۰ هزار دوک ریسندهگی یانخ تابی دارای ۱۳۳ منزل رهایشی و تعداد زیادی کارﮔر بود. سپس فابریکههای نساجی افغان، نساجی بگرامی، نختابی وپشمینه بافی وغیره تاسیس ﮔردید. که سالانه مقداری هم بخارج صادر میﮔردید.
سفالی
سفالگری یکی از مهمترین و قدیمی ترین هنرهای دستی بشر است که از سالهای متمادی در افغانستان رونق داشته است.درافغانستان سالها پیش از میلاد اولین نشانه پیدایش کوره پخت در صنعت سفال دیده میشود؛ در حدود هزار سال پیش از میلاد چرخ سفالگری ساده ای که آن را با دست میﮔرداندند ساخته شد. در طی جستجوها در تپهٔ دِه مُراسی، باستان شناسان مجموعه ای از یک زیارتگاه را پیدا کردند که ﺣاوی اشیایی بود متعلق به مراسم مذهبی، مانند شاخهای بُز، یک کاسه، مُهر مِسی، لولهٔ مسی میان خالی، جام کوچکی از سنگ مرمر، و یک تندیس سفالگری شده و کنده کاری شده از یک ربالنوع مادر که مشابه تندیسهایی بود که در مندیگک نیز یافت شده بود. همچنین هزاران سال پیش دهقانان و چوپانانی در دامنههای ﺣاصلخیز اﻃراف هندوکُش از فروش جورد زندگی میکردند. این مردمان صنعت ابتدائی خانه سازی را با خشت خام و و سفالگری به شهرها آوردند و بعدها،در عصر مس تجارت آن به کشورهای اولیه باختری از ﻃریق ایرنا (ایران امروزی) و بین النهرین ثروتمند میشدند. در زمان تیموریان آبریزی سفال وکشیدن نقشها بالای اشیا سفالی بنا شد. هکذا ساختن کاشی در زمان تیموریان نیز ساخته شده است. که نمونه آن تا فعلاً در شهر مزارشریف دیده میشود. ساختن ظروف سفالی تا اکنون در تمامی افغانستان مروج است. در افغانستان ظروف سفالی در شهر کوچکی بنام استالف ساخته میشودکه شهرت جهانی دارد. رنگ ظروف استالفی معمولاً سبز میباشد.