نمایش نتایج: از 1 به 1 از 1

موضوع: یکی خندید ...یکی پرسید...

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    2103
    نوشته ها
    373
    پسندیده
    3
    مورد پسند : 36 بار در 34 پست
    Windows 7/Server 2008 R2 Chrome 54.0.2840.99

    یکی خندید ...یکی پرسید...

    شعر زیبای من او را دوست دارم








    برخی از
    شعرهای عاشقانه

    ادم را را نیز آرام می کند.


    و این روزهاکمی دلتنگ و بی تابیو من دلشوره می گیرم

    و از فرط همین طوفانکمی بی خواب…
    کمی افسردگی دارم
    و حالم را کسی اصلا نپرسیدههای مردمکسی از حال من اینجا خبر دارد ؟
    !
    ولی روزهای پیش از اینبه هر شخصی که جویا شد از احوالمنوشتم :
    خوب باشد خوب خوبم ، خوب می مانم
    یکی خندیدیکی پرسید
    دیوانه ، تو مجنون کدام لیلای گمگشته در این شهری؟
    !
    و حالم از همین هاییکه می بینند بی تابیکه می فهمند بی تابم
    و از من انتظار خنده های گرم را دارند!
    بهم خورده ،
    ولی بازم
    که انگارش نه انگاریکسی دست بر نمی دارد
    و حرفهایم ،
    در این جمله
    خلاصه می شود
    گاها
    چه او میلش به من باشد
    چه از مهرش به دور باشم
    من او را تا دم مردنجماعت دوست می دارم
    ویرایش توسط gharib : 11-21-2016 در ساعت 02:18 PM

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کاربرانی که این تاپیک را مشاهده کرده اند: 0

هیچ عضوی در لیست وجود ندارد.

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

مرجع تخصصی ویبولتین ویکی وی بی در سال 1391 تاسیس شده است و افتخار میکند که تا کنون توانسته به نحو احسن جدید ترین آموزش ها و امکانات را برای وبمستران میهن عزیزمان ایران به ویژه کاربران ویبولتین به ارمغان بیاورد .

اطـلـاعـات انجمـن
حـامـیان انجمـن