تـــا مقصــــد عشاق رهی دور و دراز است
یک منــــزل از آن بادیـهی عشق مجاز است
در عشق اگــــر بــادیـــهای چنــــد کنی طی
بینیکه در اینره چه نشیبو چه فراز است
تـــا مقصــــد عشاق رهی دور و دراز است
یک منــــزل از آن بادیـهی عشق مجاز است
در عشق اگــــر بــادیـــهای چنــــد کنی طی
بینیکه در اینره چه نشیبو چه فراز است
تـمـنـای وصـالـم نـیـسـت عـشـق مـن مـگـیر از من
بـه دردت خـو گـرفـتـم نـیـسـتـم در بند درمانت
تـــا مقصــــد عشاق رهی دور و دراز است
یک منــــزل از آن بادیـهی عشق مجاز است
در عشق اگــــر بــادیـــهای چنــــد کنی طی
بینیکه در اینره چه نشیبو چه فراز است
تـــا مقصــــد عشاق رهی دور و دراز است
یک منــــزل از آن بادیـهی عشق مجاز است
در عشق اگــــر بــادیـــهای چنــــد کنی طی
بینیکه در اینره چه نشیبو چه فراز است
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
تا تو نگاه میکنی ،کار من آه کردن استای به فدای چشم تو، این چه نگاه کردن است؟
تـــا مقصــــد عشاق رهی دور و دراز است
یک منــــزل از آن بادیـهی عشق مجاز است
در عشق اگــــر بــادیـــهای چنــــد کنی طی
بینیکه در اینره چه نشیبو چه فراز است
ویرایش توسط !!yalda!! : 01-14-2017 در ساعت 01:42 PM
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
تا زنده ام مرا نیست جز مدح تو دگر كار
كشت و درودم اینست، خرمن همین و شد كار
رها از عالم خاکی به ور از هر چه ناپاکیو همچون عاشقی شیدا به دنبال تو می گردم
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
تو باشی بهار باشد و چکاوک ها
مگر من از خوشبختی چه می خواهم؟!
ماییم و سرکویی، پر فتنهٔ ناپیداآسوده درو والا، آهسته درو شیداگر کوی مغانست این؟ چندین چه فغانست این؟زین چند و چرا بگذر، تا فرد شوی یکتا