یک شب از زندان دنیا میروم
گر نشد امروز٬ فردا میروم
بیم بدنامی ندارم ای رفیق
خوب بنگر زار و نالان میروم
بوسه بر دست اجل عشق من است
او بیاید مست و شیدا میروم
رک بگویم خسته از دنیا شدم
بس که تنها مانده ٬ تنها میروم
بعد من دیگر مکن یادی ز من
خسته از خویش و تو و ما میروم
دیگری گو ٬ هرچه میخواهی بگو
عاقبت از دست غمها میروم
ظلم دنیا تا کجا حق من است
یک شب از زندان دنیا میروم ..!!