ای دل تو به ادراکِ معمّا نرسی،در نکتهٔ زیرکانِ دانا نرسی؛اینجا ز می و جام بهشتی میساز،کانجا که بهشت است رسی یا نرسی
ای دل تو به ادراکِ معمّا نرسی،در نکتهٔ زیرکانِ دانا نرسی؛اینجا ز می و جام بهشتی میساز،کانجا که بهشت است رسی یا نرسی
یک ذره وفا را به دو عالم نفروشیم هر چند در این عهد خریدار ندارد![]()
من قدم می زنم این فاصله را....
شاید از پشت نگاه دل درمانده ی من سبز شوی...
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
یا رب سببی ساز که یارم به سلامت باز آید و برهاندم از بند ملامت
تا جهان باشد نخواهم در جهان هجران عشقعاشقم بر عشق و هرگز نشکنم پیمان عشق![]()
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
قدر اهل درد، صاحب درد می داند که چیستمرد صاحب درد، درد مرد می داند که چیست!
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
تو بودی آن دم صبح امید کز سرِ مهر
برآمدی و سر آمد شبان ظلمانی![]()
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
یادگار از تو همین سوخته جانی است مرا شعله از توست اگر گرم زبانی ست مرا![]()
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
از کجا پیدا شدی اینگونه درگیرت شدم
من هوادار و هواخواه و غزل خوانت شدم![]()
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.