صلواتی نثار مادران خفته درخاک
📝
مادرم هیچوقت بمن نگفت دوستم دارد
وقت نداشت.....
دستش همیشه بند بود .
بند بستن بند کفشهای من
که گره زدن بلد نبودم
دستش بند دکمه ی روپوش خواهرم بود
بند مشقهای برادرم.
من اما دوست داشتنش را
زنگ های تفریح
در سیب قرمزی که ته کیفم گذاشته بود
گاز می زدم.
ڪاش مادرم...
ڪمی از لبخندهای
روزهای ڪودڪی هایم را
ڪنار پونه ها و نعناهایش
خشڪ می ڪرد . . .
برای این روزهای دلتنگی ام !!!![]()
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
دستم را بالا میبرم و آسمان را پایین میکشممیخواهم بزرگی زمین را نشان آسمان دهم! تا بداندگمشده من نه در آغوش او که در همین خاک بی انتهاستآنقدر از دلتنگی هایم برایش خواهم گفت تا سرخ شود..... تا نم نم بگرید.......آن وقت رهایش میکنم و می دانم کسی هرگز نخواهد دانست غم آن غروب بارانی همه همه از دلتنگی های من بود.....
صلواتی نثار مادران خفته درخاک
ڪاش مادرم...
ڪمی از لبخندهای
روزهای ڪودڪی هایم را
ڪنار پونه ها و نعناهایش
خشڪ می ڪرد . . .
برای این روزهای دلتنگی ام !!!![]()
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
mojtaba79 (03-13-2017)
کاشکی میشد بهت بگم
چقدر صداتو دوست دارم
چقدر مث بچگی هام لالایی هاتو دوست دارم
سادگی ها تو دوست دارم ، خستگی ها تو دوست دارم
چادر نماز زیر لب خدا خدا تو دوست دارم
کاشکی رو تاقچه ی دلت آینه و شمعدون میشدم
تو دشت ابری چشات یه قطره بارون میشدم
کاشکی میشد یه دشت گل برات لالایی بخونم
یه آسمون نرگس و یاس تو باغ دستات بشونم
بخواب که میخوام تو چشات ستاره هامو بشمارم
پیشم بمون که تا ابد دنیا رو با تو دوست دارم
دنیا اگه خوب ... اگه بد ، با تو برام دیدنیه
باغ گلای اطلسی ، با تو برام چیدنیه
مـــــــــــــــادر ...
کاشکی میشد بهت بگم چقدر صداتو دوست دارم
لالایی ها تو دوست دارم ، بغض صداتو دوست دارم
مـــــــــــــــادر ...
مادرممممم
شک نکن
اگر پپادشاه عالم بودم
صدای خنده هایت را
سرود ملی اعلام میکردم