بادنجان : خیار عذا دار
Accessible : عکس سیبیل
Categorize : نوعی غذای شمالی که با برنج و گوشت گراز طبخ میشود
The man who owns a locker : مرتیکه لاکردار
Acrobat reader : ژیمیناستی که موقع اجرا گند میزند
Refer : فرکردن مجدد مو
Good one : وان بزرگ و جادار
Very wel : رها و آزاد و بی تکلیف و سرگشته و بی جا و مکان
موکت : موی گربه
یخچال : چاله ی یخی
صندلی : به ترکی یعنی تو دیوونه ای
وانت : اینترنت باز
مختلف : مرگ مغزی
یک کلاغ چهل کلاغ : نبردی ناجوانمردانه بین کلاغها
نیکوتین : نوجوانی خوش سیرت
تهرانی : تیکه های هلوی باقیمانده ته آبمیوه
میشه نری؟ : گوسفند مذکری؟
چهار محال : غیرممکنه، غیرممکنه، غیرممکنه و غیرممکنه
خودستایی : شما خودت ماشالا جای سه نفر هستی
فیله گوساله : فیل نفهم ، فحش رایج بین فیل ها
آندوسکوپی : بسیار شبیه به آندرانیک تیموریان
کوله پشتی : پشت سریت کوره ( با گویش ِ کسی که زبانش می گیرد )
واویلا : ویلایی که درش به روی همه باز است
سنجد: کسی که هم سن جدش باشد
خلوص : خروس خانه ی کسی که زبانش می گیرد
شباهت : کلاهی که در شب و در هنگام خواب بر سر گذارند
مناقصه : داستان زندگی مونا
خراش : آش پشت پای الاغ را گویند
قرتی : نوعی چای که با قر و حرکات موزون سرو می شود
پنهانی : قلمی که جای جوهر با عسل می نویسد
بیشتر : كاملا خيس
نصف النهار : شامی است که از نهار باقی مانده
کامران : بیا حالا بدو
Adidas : داسِ معمولی
ده فرمان : پارک کردن ماشین توسط رانندهای ناشی را گوین
سیمبین : سیم بین طلا رو نگاه کن زر را ببین
اندروید : در گویش محلی برای اشاره به در دیگر به کار می رود : آن در وِید – از اون در بیا – اون دره
جاوا : جا بازه
بلک بری : سیاه بری سپید باز گردی
ویندوز : دوزندۀ که در خیابان پیروزی مغازه دارد
بادا : باد بیا
سیمبین: این مال مِبین آقا است
اندروید : اندر پهنا
بلک بری : بربری سوخته
iOS : آی اوسا…. اوسا کجایی؟
سیمبین : سی عدد اکانت مبین نت