نمایش نتایج: از 1 به 10 از 126

موضوع: اشعار فروغ فرخ زاد

Threaded View

  1. Top | #2
    SarGol

    کتاب اسیر

    شعله رميده

    مي بندم اين دو چشم پر آتش را
    تا ننگرد درون دو چشمانش
    تا داغ و پر تپش نشود قلبم
    از شعله نگاه پريشانش
    مي بندم اين دو چشم پر آتش را
    تا بگذرم ز وادي رسوايي
    تا قلب خامشم نكشد فرياد
    رو مي كنم به خلوت و تنهاي
    اي رهروان خسته چه مي جوييد
    در اين غروب سرد ز احوالش
    او شعله رميده خورشيد است
    بيهوده مي دويد به دنبالش
    او غنچه شكفته مهتابست
    بايد كه موج نور بيفشاند
    بر سبزه زار شب زده چشمي
    كاو را بخوابگاه گنه خواند
    بايد كه عطر بوسه خاموشش
    با ناله هاي شوق بيآميزد
    در گيسوان آن زن افسونگر
    ديوانه وار عشق و هوس ريزد
    بايد شراب بوسه بياشامد
    ازساغر لبان فريباي
    مستانه سر گذارد و آرامد
    بر تكيه گاه سينه زيبايي
    اي آرزوي تشنه به گرد او
    بيهوده تار عمر چه مي بندي
    روزي رسد كه خسته و وامانده
    بر اين تلاش بيهده مي خندي
    آتش زنم به خرمن اميدت
    با شعله هاي حسرت و ناكامي
    اي قلب فتنه جوي گنه كرده
    شايد دمي ز فتنه بيارامي
    مي بندمت به بند گران غم
    تا سوي او دگر نكني پرواز
    اي مرغ دل كه خسته و بي تابي
    دمساز باش با غم او ‚ دمساز

  2. کاربر مقابل پست SarGol عزیز را پسندیده است:

    !!yalda!! (06-07-2017)

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کاربرانی که این تاپیک را مشاهده کرده اند: 0

هیچ عضوی در لیست وجود ندارد.

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

مرجع تخصصی ویبولتین ویکی وی بی در سال 1391 تاسیس شده است و افتخار میکند که تا کنون توانسته به نحو احسن جدید ترین آموزش ها و امکانات را برای وبمستران میهن عزیزمان ایران به ویژه کاربران ویبولتین به ارمغان بیاورد .

اطـلـاعـات انجمـن
حـامـیان انجمـن