نمایش نتایج: از 1 به 7 از 7

موضوع: مجموعه‌اشعار حمید مصدق

Hybrid View

  1. Top | #1
    SarGol

    از جدایی ها

    دفتر شعر از جدایی ها ( دفتر دوم) 23
    23
    میان این برهوت
    این منم من مبهوت
    بیا بیا برویم
    به آستانه گلهای سرخ در صحرا
    و مهربانی را
    ز قطره قطره باران ز نو بیاموزیم
    بیا
    بیابرویم
    به سبزه زار که گسترده سینه در صحرا
    بیا که سبزه ‌آندشت را لگد نکنیم
    و خواب راحت پروانه را نیاشوبیم
    گیاه تشنه لب دشت را به شادابی
    ز آب چشمه شراب شفا بنوشانیم
    بیا بیا برویم
    و مهربانی خود را به خاک عرضه کنیم
    که دشت تشنه عشق است و شهر بیگانه
    بیا بیا برویم
    که نیست جای من و تو
    کهجای شیون نیز
    نه سوز سرما اینجا
    که خشمی آتش وار
    به شاخه سر نزده هر جوانه
    می سوزد
    نه پر گشود پرنده در اوج در پرواز
    که شعله های غضب جوجه پرستو را
    درون بیضه به هر آشیانه می سوزد
    تمام مرتجعان غول گول
    دنیایند
    همیشه سد بلندی به راه فردایند
    بیا بیا برویم
    که در هراس از این قوم کینه توزم من
    و سخت می ترسم
    که کار را به جنون
    و مهربانی ما را به خاک و خون بکشند
    چگونه می گویی
    به هر کجا که رویم آٍمان همین رنگ است
    بیا بیا برویم
    آه من دلم تنگ
    است
    بیا بیا برویم
    کجاست نغمه عشق و نسیم آزادی
    در این کویر نبینم نشان آبادی
    نشانه شادی
    دلم گرفت از این شیوه های شدادی
    بیا بیا برویم
    خوشا رستن و رفتن
    به سوی آزادی

  2. Top | #2
    SarGol

    ۲۴

    دفتر شعر از جدایی ها ( دفتر دوم) 24
    24
    تمام قصه همین بود
    و می گفتم
    حکایت من و تو ؟
    هیچ کس نمی خواند
    چه بر من و توگذشته است ؟
    کس نمی داند
    چرا ؟
    که این سکوت سکوت
    من و تو بی تردید
    حصار کاغذی ذهن را ز هم نشکافت
    و خواهش من و تو نیم گامی از تب تن نیز دورتر نگذشت
    که در حصار تمنای تن فروماندیم
    و در کویر نفس سوز من فروماندیم
    نه از حصار تن خویشتن برون گامی
    نه بر گسستن این پای بندها دستی
    همیشه می گفتم
    من و
    سکوت ؟
    محال است
    سکوت عین زوال است
    سکوت یعنی مرگ
    سکوت نفس رضایت
    عین قبول است
    سکوت که در زمینه اشراق اتصال به حق
    در این زمانه نزول است
    سکوت یعنی مرگ
    کجایی ای انسان ؟
    عصاره عصیان
    چگونه مسخ شدی
    با سکوت خو کردی
    تو ای فریده
    هر آفریده
    بر تو چه رفت ؟
    کز آفریده خود
    از خدای بی همتا
    به لابه مرگ مفاجاه آرزو کردی ؟

  3. کاربر مقابل پست SarGol عزیز را پسندیده است:

    !!yalda!! (06-08-2017)

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کاربرانی که این تاپیک را مشاهده کرده اند: 0

هیچ عضوی در لیست وجود ندارد.

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

مرجع تخصصی ویبولتین ویکی وی بی در سال 1391 تاسیس شده است و افتخار میکند که تا کنون توانسته به نحو احسن جدید ترین آموزش ها و امکانات را برای وبمستران میهن عزیزمان ایران به ویژه کاربران ویبولتین به ارمغان بیاورد .

اطـلـاعـات انجمـن
حـامـیان انجمـن