زن که باشي همه ديوانگي هاي عالم را بلدي؛

ميتواني زير لب ترانه بخواني و آشپزي کني...

ميتواني جلوي آينه موهايت را شانه کني و حس کني نگاهش را..


ميتواني ساعتها به اميد گره خوردن شالش دور گردنش ببافي
و در هر رج بوسه بکاري

براي روزهاي مبادا که کنارش نيستي...

زن که باشي بايد صبور باشي،مدارا کني ،و با همه ي بغضت لبخند بزني...

زن که باشي...هزار بار هم که بگويد:دوستت دارد!!!

بازهم خواهي بپرسي:دوستم داري؟؟؟
و ته دلت هميشه خواهد لرزيد...