اعتراف می کنم که ، یه روز تو روم ، با یکی از بچه ها (مدیونید اگه فکر کنید آوا رو میگم) تو ویس، آبگوشت یه بنده خدایی رو بار گذاشته بودیم.بعد من یهو بجای اینکه، واسه طرفی که باهاش ویس بودم بفرستم، فرستادم واسه کسی که داشتیم پشت سرش غیبت می کردیم، بعد که دیدم خیلی آبرو ریزی شده، الکی بهش گفتم : مثلا من دارم جلو خودت ، غیبت می کنم، اون گفت آره تو بمیری ، تابلوهستش که اشتباه فرستادی. منم کلی خجالت کشیدم ، دیدم بهترین گزینه اینه که بخندم خنده قهقههدر حال خنده