!!yalda!! (10-08-2017)
از لب سرخ تو حرفی نزدم، می ترسم زعفران باد کند دست ِ خراسانی ها!
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
گرگی بودم که همه ازمن میترسیدن... عشق بره ای مرا خانه نشین کرد... به حدی رسیدم که حتی خرگوشها مرا مسخره میکنند ... وای به روزی که عشق آن بره از سرم بپرد ... فقط خدا میداند که بدون ترحم همه را میدرم . گرگی هستم زخمی اما زخم من از درون است روزی که این زخم سر باز کند ، روز مرگ تمام اطرافیانم است
انتخاب سریع یک انجمن
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
مشاهده قوانین انجمن
مرجع تخصصی ویبولتین ویکی وی بی در سال 1391 تاسیس شده است و افتخار میکند که تا کنون توانسته به نحو احسن جدید ترین آموزش ها و امکانات را برای وبمستران میهن عزیزمان ایران به ویژه کاربران ویبولتین به ارمغان بیاورد .