و که باشیماهِ من گوشه ی لبخندِ شماستکه جهانم برهاند ، ز غم و تاریکی
ماهِ من امنِ من و آرَمِ تو
که نه در غربتِ شب
و نه درعمق دلِ تیره ی چاه ،
هیچ کس جز من و تو با ما نیست
ماهِ من !
بـــــی کســــی
واژه ای بی معناست...
آن زمانی که نگاهِ دلِ من
در پی کاستن وسعت تنهایی توست
ماه یعنی : بدرخش بس است.ماه یعنی : دل تو نیز اینجاستو تو یعنی :ماه خیلی زیباست.....
مگر من جز نَفَس چه می خواهم ...؟!!
!!kija (05-11-2015)
دست های توآمدی و هر خیال دیگری غیر از تو را
پیش پایت سر بریدم عید قربانی مگر؟حق من است.
حقم را کف دستم بگذار...
مثل گنجشک کوچکی هستمخسته از حوضهای نقاشی ،میشود آسمان من باشی ؟
!!kija (05-11-2015)
ناخوش شده ام درد تو افتاده به جانمباید چـــه بگویم به پرستار جوانم ؟؟باید چه بگویم ؟ تو بگو، ها ؟ چه بگویموقتی کـــه ندارد خبــــر از درد نهانم ؟تب کرده ام امــا نه به تعبیر طبیبانآن تب که گل انداخته بر گونه ی جانم
بیمـــــاریِ من عامل بیگانـــه نداردعشق تو به هم ریخته اعصاب و روانمآخر چه کند با دلِ من علم پزشکیوقتی که به دیدار تو بسته ضربانم ..؟لب بسته ام از هرچه سوال ست و جواب ستمی ترسم اگـــر بـــــاز شود قفــل دهانـــم...این دست پرستار به تلبیس دماسنجامشب بکشد نام تـــو از زیـر زبانــم !می پرسد و خاموشم و... می پرسد و خاموش...چیزی کــــه عیان ست چه حاجت به بیانملب بسته ام از هرچه سوال ست و جواب ستمی ترسم اگـــر بـــــاز شولب بسته ام از هرچه سوال ست و جواب ستمی ترسم اگـــر بـــــاز شود قفــل دهانـــم...این دست پرستار به تلبیس دماسنجامشب بکشد نام تـــو از زیـر زبانــم !می پرسد و خاموشم و... می پرسد و خاموش...چیزی کــــه عیان ست چه حاجت به بیانمد قفــل دهانـــم...
!!kija (05-11-2015)
دلم می خواست چایی بودم
یک چایی قند پهلو...
تو
پهلویم بودی..!!
خدایا
هفت میلیارد نفر مال تو ،این یک نفر مــــــال من !
سبز می پوشی، کویر لوت جنگل می شودعاقبت جغرافیا را هم تو عاشق می کنی...
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
کاربرانی که این تاپیک را مشاهده کرده اند: 0
مجوز های ارسال و ویرایش
