نمایش نتایج: از 1 به 2 از 2

موضوع: سلام زلزلـــــــــــہ

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    555
    نوشته ها
    204
    پسندیده
    217
    مورد پسند : 299 بار در 163 پست
    Linux Chrome 59.0.3071.125

    سلام زلزلـــــــــــہ

    سلام زلزله👉
    دیشب که آمدی🔥
    من ولیلا و حمید را در خواب بردی
    نمی دانم دفتر مشقم را از زیر آوار پیدا می کنند یا نه
    تو به خانم معلم بگو که تکلیفم را نوشته بودم
    راستی بقیه آدم ها چی ، تکلیف شان را انجام داده اند ؟

    دیشب حمید هم که قول داده بود کمتر شلوغی کند دیگر ساکت شد
    ساکتِ ساکت ، برای همیشه
    همه سنگ ها و کلوخ هایی که پدر بنام سقف بر سرمان انباشته بود ،
    پیکرهای کوچک مان را در هم کوبید و ...
    حمید در زیر اوار ، نگران ترس لیلا از تاریکی بود و می گفت نترس " خویشه گی خاسم " من هستم
    ولی بعد از مدتی ، دیگر نه حمید بود و نه لیلا و نه من

    می دانی زلزله ، ما که رفتیم
    ولی روح کوچکمان دید که خیلی ها آمدند
    همه آنهایی که هیچ گاه در روستایمان ندیده بودیم شان
    لودر هم آورند ، با کلی کمپوت شیرین و بسته های غذا
    ولی ما دیگه نبودیم ،
    اگر هم بودیم که با دهان پر از خاک ... بگذریم

    لودر که می دانی چیست
    همان ماشینی که در شهر ها برای ساخت خانه
    از آن استفاده می کنند
    ودر روستاها ، برای برداشتن آوار از سر مردم

    مصاحبه هم کردند که قرار است وام بدهند
    و دستور داده اند خیلی خیلی خیلی سریع باشد
    همان وامی که به دلیل نبودن ضامن برای پدر
    برای دادن نصف آن نیز ، هرگز موافقت نکردند
    کاش قبل از آمدن تو ، وام را داده بودند
    تا پدر خانه بهتری برایمان بسازد
    تا پدر مجبور نباشد هی با گل و سنگ سقف را بپوشاند

    وای " باوگم " ، چقدر سنگین کرده بودی ، این آوار را

    نمی دانم زلزله
    شاید برای دادن وام پدر ، به پادرمیانی تو احتیاج داشتند

    می دانی زلزله
    با آمدن تو ، روستای ما را شناختند
    می گویند کمک به زلزله زدگان ثواب دارد ، درست
    ولی مگر کمک به روستاییان برای زندگی بهتر ، ثواب ندارد؟

    راستی چرا برخی آدم ها برای بیدار شدن و لرزیدن قلب شان به ۷/۳ ریشتر لرزه احتیاج دارند ؟

    می دانی زلزله به چه فکر می کنم
    به روستای بعدی ، ثواب بعدی ، درمانگاه بعدی و دستورات بعدی

    و به زنده های لودر و همدلی ندیده
    به پدرهای روستاهای دیگر که با تنگدستی ،
    آوارهای بعدی را تکه ، تکه ، تکه بر سقف خراب خود می چینند
    تا روزی مریم و لیلا و حمیدشان را از زیر آن بردارند

    دلم برای لیلا و حمید و مریم های روستاهای بعدی می سوزد

    می دانی زلزله
    ما که رفتیم
    ولی خدا کند روزی بنویسند :

    " ز" مثل " زندگی"


    Sil
    ....baştan

  2. 3 کاربر پست Nil@y عزیز را پسندیده اند .

    !!yalda!! (11-14-2017),mohsen32 (11-14-2017)

  3. Top | #2
    !__Miss__!
    خیلی قشنگ بود نیلای جان...

  4. 2 کاربر پست !__Miss__! عزیز را پسندیده اند .

    !!yalda!! (11-14-2017),Nil@y (11-14-2017)

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کاربرانی که این تاپیک را مشاهده کرده اند: 0

هیچ عضوی در لیست وجود ندارد.

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

مرجع تخصصی ویبولتین ویکی وی بی در سال 1391 تاسیس شده است و افتخار میکند که تا کنون توانسته به نحو احسن جدید ترین آموزش ها و امکانات را برای وبمستران میهن عزیزمان ایران به ویژه کاربران ویبولتین به ارمغان بیاورد .

اطـلـاعـات انجمـن
حـامـیان انجمـن