با ملایمت گفتم:
اشتباه نکن تو باید خوشحال باشی.به مادرت نگاه کن!ببین چه تاوان سنگینی برای انتخاب اشتباهش پس داده...تو باید خدا رو شکر کنی که قبل از انتخاب اشتباه متوجه شدی با چه ادم هایی می خواستی زندگی کنی.زنی که با بی شخصیتی به تو و پسرش توهین می کنه پسری که هنوز استقلال فکری نداره!
برای ازدواج استقلال فکری مهم تر از استقلال مالی است که بهنام هر دو رو نداشت.تو تازه 20 سالته اووووه!کلی روزای خوب در پیش رو داری.بهنام هم نماینده ی همه ی مرد های دنیا نیست همون طور که پدرت نبوده...
ماندانا دماغش را با صدا بالا کشید و گفت:
تو از پدر من چی می دونی؟ هان؟
با لبخند گفتم:
-هیچی نمی دونم فقط اینو می دونم که اگر مرد مسئولی بود تو این مدت به یه طریقی سعی می کرد با دختراش ارتباط برقرار کنه.به هر حال شما دخترای اونم هستید مگه نه؟
با گیجی نگاهم کرد.