شعر را با تو شناختم
باوری دوباره از عشق را نیز...
اکنون در ذهنم
فقط صدای خنده های توست
و این دلخوشی
که باز هم میخندی و من
خنده هایت را می بوسم...
به آغوش می گیرمت
چنان درختی که شاخسارش پر از شکوفه میشود به وقت بهار.
تو را مالِ خود می دانم.
مالِ مالِ خودم!
هر گاه عکس هایت را به تماشا می نشینم؛
دختر زیبای هزاران قرن...![]()