عشق تو اتفاق بود یا سرنوشت
عشق تو اتفاق بود یا سرنوشت
هر چه که بود جان مرا می گرفت
نگاه تو راست بود یا دروغ
عشق به نگاهت دل من را گرفت
با ر د گر از بد این روزگار
آه از نگاه تو دلم گرُ گرفت
حال هوای دل من ابری است
بار دگر نگاه تو حتمی است
زهر نگاهت به دلم خوش بود
این دل من عاشقُ مجنون شده لیلی است
ساقیا در طلبم تا که جان
بر سر جام لب او وانهم
بار دگر گو که روم از برت
من نروم تا که دلم خاک شود از غمت