الاکلنگ زندگی چقدر شبیه الا کلنگ است . وقتی ما به تنهایی روی الاکلنگ بنشینیم ،الا کلنگ بر زمین نشسته و هیچکس نمی تواند ما را بالا بیاورد ، مگر بلندشویم و ابتدا روی پاهایمان بایستم و به همبازی مان اجازه دهیم ماراکمی بالا بیاورد .تنها زمانیکه می شود با یک الاکلنگ بازی کرد و از آن بازی لذت برد ، زمانی است که بالانس الاکلنگ حفظ شود و تازه گاهی هم یکی از دوطرف باید پایشان را زمین بزنند تا به هم بازی شان کمک کنند تااو بتواند بالانس را حفظ کند. ما هم برای داشتن یک ارتباط خوب مجبوریم و باید گاهی خودمان را سبک تر از آنی که هستیم نشان دهیم تا آن دیگری بتواند ما را بالا ببرد .و چه زیباست زمانیکه با گذشت ، همکاری ، سعی و کوشش ، همراه و همقدمِ مان را تا بالای الاکلنگ زندگی برده باشیم ، در حالیکه خود بر روی زمین هستیم و در اوج بودن او را تماشامی کنیم . الاکلنگ زندگی ، همیشه دو یار و همراه می خواهد ...