راز من سکوت است ... سکوت ناگفته ها
زمستان فصل من ......
باز هم زمستان...
و باز هم سرمای دی ماه...
و آتشی سرد برای گرم تر شدن دل ها...
و باز هم تکرار مکرر عمر...
این بارهم فصل من... فصل عبور
سکوت فریادی سرد را به زبان جاری می کند...
زمستان است و قندیل عمر از ناودان سرنوشت آویزان است...
و باز هم ابرهای زیبا نقل های سفید می پاشند...
زمین را بنگر...سپس آسمان را!
که چقدر لحظه ها صدایت می کنند...
من سکوت کرده ام در مقابل این همه زیبایی...
تا سکوت من.