... !:
آرام جانم میشوی .پشت وپناهم میشوی؟
من خسته ازبی مهریم!تومهربانم میشوی؟
قلبم گواهی میدهد؛ هم مهربان هم لایقی!
آیاتوهم رویای من!فکر و خیالم میشوی؟
من سخت بیمارم ولی! محتاج دارو نیستم!
آیا پرستار تب و درد و عذابم میشوی؟
من هرشب از بهر رخت! هذیان به لب دارم همی!
آیا تو در بیداریم! ورد زبانم میشوی؟
تاریکی و ظلمت مرا در دام خود کرده اسیر!
آیا چراغ روشن ! شبهای تارم میشوی؟
سیمین تنی شکر لبی!افتاده در دامت دلم!
من عاشقی دلداده ام! جانا شکارم میشوی؟
فصل نبودنهای تو !فصل خزان است ای دریغ!
شیرین من لیلای من فصل بهارم میشوی