این شعرها که بوی سکوت می دهنداز غیبت لب های توستکلماتمثل زنجره های خشکیده ی تابستانیاز معنا خالی شدندو در انتظار مورچه هایندتوشه بار زمستانی شان را
در حفره ی تاریک خالی کنند-اندوهی که سرازیر می شوددر سینه ی خاموش من.
این شعرها که بوی سکوت می دهنداز غیبت لب های توستکلماتمثل زنجره های خشکیده ی تابستانیاز معنا خالی شدندو در انتظار مورچه هایندتوشه بار زمستانی شان را
در حفره ی تاریک خالی کنند-اندوهی که سرازیر می شوددر سینه ی خاموش من.
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
y@saman (02-04-2018)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)