پرندگان كنار پنجره ی آشپزخانه را دوست دارم
هر روز دوستانه برایشان دانه میریزم
پرندگان كنار پنجره ی آشپزخانه را دوست دارم
هر روز دوستانه برایشان دانه میریزم
به سلامتی گرگی که فهمید چوپان خواب است
اما زوزه اش را کشید
تا از پشت خنجر نزند
y@saman (02-09-2018)
به سلامتی گرگی که فهمید چوپان خواب است
اما زوزه اش را کشید
تا از پشت خنجر نزند
y@saman (02-09-2018)
هنوز که هنوز است دلم می خواهد سپیده دم از صدای گنجشکان برخیزم
به سلامتی گرگی که فهمید چوپان خواب است
اما زوزه اش را کشید
تا از پشت خنجر نزند
y@saman (02-09-2018)
حکایت دانه های برف هم درست شبیه حکایت آدمهاست .
دانه های بلورین سفید و تمیز
به سلامتی گرگی که فهمید چوپان خواب است
اما زوزه اش را کشید
تا از پشت خنجر نزند
y@saman (02-09-2018)
قربونت مهربونم
به سلامتی گرگی که فهمید چوپان خواب است
اما زوزه اش را کشید
تا از پشت خنجر نزند
y@saman (02-09-2018)
زمستــان بــال گستــرده اســت!گنجشکــان
و مــن،
پشــت تمــام پنجــره هــا،
تــو را مي جــوييــم
به سلامتی گرگی که فهمید چوپان خواب است
اما زوزه اش را کشید
تا از پشت خنجر نزند
y@saman (02-09-2018)
دانــه ميــدهــم گنــجشــک هــای صبــحگاهــی را، پشــت پنــجره ام،
از خــرده شعــرهــايــی کــه شــب
از دســت هــای تــو
ميــريــزد بــر بيــخوابــی هــا
و بــالــش لبــريــز از اميــدم!
به سلامتی گرگی که فهمید چوپان خواب است
اما زوزه اش را کشید
تا از پشت خنجر نزند