بـہ ڪسی چـہ مربوط؟همین تو را می خواهم

[mohamad.uk]

اصلا تو دوست داشتنی نیستی
زشتی
بدی
بدترڪیب
بی سلیقـہ و زمخت
معمولی ترین زن در هر دو عالمی
خوب شد؟

من اما همین تو را می خواهم و دوستت دارم
بـہ ڪسی چـہ مربوط؟
بـہ ڪسی چـہ مربوط ڪـہ من
در میان سـ؋ـرہ
جای شربت و نوشابـہ
آب می نوشم
همان ڪـہ خودش است
همان ڪـہ بـہ هیچ زرق و برقی آغشتـہ نیست

آری من همین تو را می خواهم
همین زلال بودن ات را
همین تویی ڪـہ باران
همین تویی ڪـہ رود
همین تویی ڪـہ اقیانوس
همین تویی ڪـہ مادرت ابر
همین تویی ڪـہ اشڪ
همین تویی ڪـہ شبنمی بـہ روی شانـہ ی برگ
همین تو را
همین تو را می خواهم

[y@saman]

تو را می خواهم
برای پنجاه سالگی
شصت سالگی
هفتاد سالگی
تو را می خواهم برای خانه ای که تنهاییم
تو را می خواهم برای چای عصرانه
تلفن هایی که می زنند
و جواب نمی دهیم
تو را می خواهم
برای تنهایی
تو را می خواهم
وقتی باران است

برای راهپیمایی آهسته ی دوتایی
نیمکت های سراسر پارک های شهر
برای پنجره ی بسته
و وقتی سرما بیداد می کند
تو را می خواهم
برای پرسه زدن های شب عید
نشان کردن یک جفت ماهی قرمز
تو را می خواهم
برای صبح
برای ظهر
برای شب
برای همه ی عمر