انتظار
یک شبِ سرد و سیاه
یک غروبِ بی پناه
یک جهانِ پر گناه...
مردمان؛ یادِ تو بردند ز یاد...
آسمان ها و زمین در حسرت
و ملائک؛ همگی چشم به راه
چه شود پرده ز رُخ بگشایی؟