سلام ...


رسمه كه دوستهاي قديمي تو روزهاي خاص به ياد هم باشن...عيد...شب يلدا..

ولنتاين.....ولي دوست ما اصلان ياد دوستش نميوفته....نميگه 1 هست كه تو روز

ولنتاين گوشيشو ميگيره تو دستش زل ميزنه بهش تا 1sms از دوستش ببينه....

چند روزي بود بهم sms ميداد فهميدم از دوست پسرش جدا شده....

معلوم بود خيلي تنهاست ... از دنيا بيزار بود... خيلي دلم ميخواست

1جوري بهش كمك كنم تا باز دوباره با ش باشه...تا دل ... شاد باشه.....


به قول عزيزي ... فقط بهت عادت كرده بود... مثل بچه اي كه به عروسكش


عادت ميكنه همين كه بزرگتر ميشه اون عروسكو ميندازه دور. حالا به هر دليلي

اره ... يار قديمي. عشق قديمي..گمت كرد نميدونم كجايي. نميدئنم اون ... كه


براش 1 دنيا بودم كجاست ..نميدونم او ... كه اون همه بهم احساس داشت كو..


تو روز ولنتاين به خدا كادويي گرفتم تو خوابم نميديدم.. ولي ميدوني چيكار كردم

رفتم نشستم كتابي ررو كه چند سال پيش ولنتاين برام گرفتي باز كردمو خوندم

ميدونم اين چيزا برات ديگه ارزشي نداره ....الن هم فقط دوست دارم دوستمو

تو لباس عروس با 1 مردي كه لياقتشو داره ببينم..ديگه به 1 شودنمون تو اينها

فكر نميكنم واسه خوشبختيت دعا ميكنم ...









بهش بگين

: خيلي حرفها توي قلبم هست هنوزم كه هنوزه

نميخوام اصلان بدوني كه دلت واسم بسوزه