1. آن‌هایی که مثل جاروبرقی، وقت‌تان را می‌مکند




ممکن است برخی از اعضای خانواده یا دوستان‌تان دل‌شان بخواهد وقت شما را به تصرف خودشان در بیاورند. یک جمله پوسیده هم یاد گرفته‌اند که: قسمتی از دوستی بده بستان است و این‌که باید خود را موظف کنی که وقتی را به من اختصاص بدهی و از این‌جور چیزها.مطمئناً اگر در مترو یا اتوبوس روی صندلی نشسته باشید و پیرمردی را ببینید که به زورِ عصا سرپا است، از جای‌تان بلند می‌شوید تا او بنشیند. اما وقتی ببینید تابلو زده‌اند که “اولویت نشستن با سالمندان است” کمی به شما برمی‌خورد که چرا باید کاری که خودتان اتوماتیک انجام می‌دهید را به شما گوشزد کنند.برگردیم به دوستان نخاله و پر توقع. خواه ناخواه شما برای دوستان‌تان وقت می‌گذارید اما اگر کسی بخواهد به شما گیر بدهد این آدم نخاله محسوب شده و روی اعصاب است.به محض این‌که فرصت کردید از چنگال چنین افرادی فرار کنید که در غیر این‌صورت عمرتان را حسابی تلف خواهند کرد.اما اعضای خانواده را که نمی‌توان کات کرد! پس این‌جور موقع‌ها با آن‌ها چه‌کار کنیم؟ باجناقی دارید که هر چند روز یک‌بار باتری ماشینش در جاده ورامین خالی می‌کند و انگار به غیر از شما کس دیگری را نمی‌شناسد.نصب کردن نرم‌افزارهای “لیست سیاه” و یا حتی خاموش کردن گوشی موبایل در بعضی از ساعات روز چاره کار است. همه ما به لحظاتی برای خلوت کردن احتیاج داریم و اگر کسی بخواهد خرمگس معرکه بشود باید به نحوی خودمان را از شرش خلاص بکنیم.“نظر شخصی من این است که گذراندن وقت به تنهایی، در بعضی اوقات، باعث سلامتی روانی انسان می‌شود. آدم باید یاد بگیرد که چطور زمان تنهایی خود را مدیریت کند و اختیار آن قسمت از وقتش را دست افراد دیگر نسپارد” – اسکار وایلد

2.کسانی که چپ و راست شما را مورد شماتت قرار می‌دهند





کسی مخالف نظر صادقانه و بازخورد دادن به صورت منصفانه، در مورد رفتار افراد نیست. اما وقتی کار از حد می‌گذرد که طرف به نوع دستشویی رفتن شما هم گیر می‌دهد. این جور رفتار دیگر اسمش انتقاد سازنده نیست بلکه عیب جویی محسوب می‌شود.به چنین فردی بگویید عیب جویی‌هایش دردی را از شما دوا نمی‌کند و فقط حال‌تان را می‌گیرد تا بلکه از کارش دست بکشد. نکشید کات.