به کدامین جرم زبانم را بریدند
به کدامین سودبه کدامین سود روحم را خریدندبه کدامین رسم لباسم را دریدندمن که در پیچ و خم غصه ی پر غصه خودتک و تنها و غریبی بودمتو چرا بند و اسارت راسکوت و بغض شب هاترس از بی خانمانیآه و ماتم رادر تقدیرم نشاندی
تو ای زندگی