شروع دوباره
دست هایم را بگیر
چشم هایت را ببند
بیا دوباره شروع کنیم زندگی را...
چه عاشقانه ی ساده ایی
من باشم و تو و یک بغل حرف عاشقانه
من باشم و تو و یک لبخند از ته دل
من باشم و تو و یک دنیا بهانه برای دلتنگی
بیا بمان
بیا دوباره اسمم را صدا کن
بگذار گر بگیرد تنم از گرمی وجودت
نمیدانی چه دلگیر است دیار تنهایی
کاش میدانستم
فقط برای مدتی ساعتی یا لااقل برای دقیقه ایی تورا خواهم داشت
تا تمام کابوس های روز های نبودنت را به جان و دل بخرم...