مانده ام میان ِ دست های تو / و پنجره ای نیمه باز
هر کدامش را بفهمم سر از سقوط / در می آورم
همینکه به روی هم نیاوریم ، انتهای قصه را
چیزی از جیب ِ کلاغ ها / کم نمی شود
تنها منم که از ابتدای قصه در هیچ کجای تو / جا خوش نکرده ام
مانده ام میان ِ دست های تو / و پنجره ای نیمه باز
هر کدامش را بفهمم سر از سقوط / در می آورم
همینکه به روی هم نیاوریم ، انتهای قصه را
چیزی از جیب ِ کلاغ ها / کم نمی شود
تنها منم که از ابتدای قصه در هیچ کجای تو / جا خوش نکرده ام
ﺩﺳﺖ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺍﺕ را...
ﺑﻪ ﺳﻤﺖ هیچکس ﺩﺭﺍﺯ نکـﻦ !
تا ﻣﻨﺖ ﻫﯿﭻ ﺧﺎﻃﺮﻩ ی اشتباهی
ﺑﺮ ﺳﺮ ﺑﯽ کسی ﺍﺕ ﻧﺒﺎﺷﺪ...!!