پيشاني ات را
به پيشاني ام بچسبان و
در چشم هايم خيره شو
خسته ام از سكوت !
اين بار مي خواهم
" دوست داشتن " را
روي لب هايت
فرياد بكشم
دیگر نه بیتاب میشوم
نه دلتنگ!
سکوت میکنم تا بدانم؛
تا کجا میخواهی
دستِ سرنوشت را ببندی؟!
سکوت
سکوت
و باز هم سکوت...!