زيباى من ...
قبل از تو شعرهاى من
سخنى چون ديگر سخن ها بود
از وقتى كه تو را دوست مى دارم
شعرهايم، زيباترين واژه هايى است
كه براى مردم مى نويسم شان
زيباى من ...
قبل از تو شعرهاى من
سخنى چون ديگر سخن ها بود
از وقتى كه تو را دوست مى دارم
شعرهايم، زيباترين واژه هايى است
كه براى مردم مى نويسم شان
نبودنت!!!شعرهایم را
خیس مے ڪند..
و من
خستھ از خواب!!
بھ بیدارے واژھ ها!!مے اندیشم...
ُ نیستے و من... دلے خوش ڪردھ ام
با خیالِ آبے ات...
و
رویاے سبز...خندھهایت!!!!
کاش باورت میشود حال من خیلی بده خیلی...
کاش حتی میشد دلت برام میسوخت...
کاش...
هر چھ دوست دارے از من بپرس!!!
فقط هيچ وقت نپُرس!!
ڪجاےِ دلمے؟
خودم هم نميدانم ڪجاےاين يڪ مُشت دلمے؟
فقط ميدانم!
تا دلت بخواهد آنجا
جا دارے،
اندازھ دارے،
خيلى زياد...
خيلى زياد...
خيلى زياد ...
تنهایت نمےگذارمــ...!
حتے اگر تقــــــــدیرمـ
با " تو" نـــــــــــباشد
اما من با تــــــــ❤️ــــــوامـــ..
رهاتر از هوا،
جاریتر از آبِ کارون بودهام امـا
چنین زندان که چشمت بود،
تمامِ بودنم را میکند یغما...
هفت قلب رو به تو هدیه میدم:
قلبی که دوستت داره.
قلبی که نگرانته.
قلبی که باتو درد دل می کنه.
قلبی که عاشقته.
قلبی که فدات میشه.
قلبی که باهاته
قلبی که فراموشت نمی کنه.
تو را
بارها به یاد میآورم
اما نمیتوانم به سراغت بیایم
زیرا میان ما
دردی اتفاق میافتد
که با آن یکدیگر را میکُشیم...
اشتبــــاه نڪـــــن
نه زیبـــایــی تـو
نه محبوبیت تـو
مرا مجــذوب خود نڪرد
تنهـا آن هنگـام ڪه روح زخمـــی مرا
بـوسیــدے ،
مـن عـاشقـــت شـدم...
هر لَحظه و هر ثانیه
دوستداشتَنی تر میشوی
بی تعارف میگویم
مَن
تمامت را دوست دارم...