شبت خوش
خیالت تخت
اتاق رویاهایت٬گرم گرم
من تا صبح بیدارم
مواظبم٬که «دوستت دارم» هایت
سرد نشود ...
من تا صبح٬در خیالم
به جای تو٬با خودم حرف میزنم
خیالت جمع جمع
آب از آسیاب دوست داشتنم
نمی افتد....
شبت خوش
خیالت تخت
اتاق رویاهایت٬گرم گرم
من تا صبح بیدارم
مواظبم٬که «دوستت دارم» هایت
سرد نشود ...
من تا صبح٬در خیالم
به جای تو٬با خودم حرف میزنم
خیالت جمع جمع
آب از آسیاب دوست داشتنم
نمی افتد....
روحم را،،،
با تداوم "نگاهت"
به شبانه هایم بند می کنم
حریم چشمانت،،،،
سکوت مخملین "شب" را می شکند
و #عشق ...
هزار و یکشب خاطراتت را
آغاز می کند ،،،،
دیگران
در تب و تاب شب عیدند
ولی
مثل یک سال گذشته
به تو مشغولم من.
چه قشنگ است،
در این ساعت شب بیداری!
فکر و ذهنت
فقط او باشد و....
او باشد و....
او
چطور اینقدر راحت
بی من خوابت میبره...؟
هم دست شدهاید تو و شب وگرنه این چشمها خوابیدن را بلد بودند ..