با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
تنهایی آدم ها، بزرگ است خیلی بزرگ،شاید هم به وسعت یک دریاست،اما!برای پر کردنشیک لیوان محبت کافیست.
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
نمی توانم نامت را در دهانمو تو را در درونم پنهان کنم .
گل با بوی خود چه می کند؟
گندمزار با خوشه اش؟طاووس با دمش؟
چراغ با روغنش؟با تو سر به کجا بگذارم؟
کجا پنهانت کنم؟وقتی مردم، تو را در حرکات دستهایم
موسیقی صدایم وتوازن گام هایم می بینند.
![]()
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
تو دروازه ی مهر و ماهی!تو مانند چشمی، که دارد به راهی نگاهی.تو همچون دهانی، که گاهی رساند به من مژده ی دلبخواهی.تو افسانه گو، با دل تنگ من، از جهانیمن از باده ی صبح و شام تو مستممن اینک، کنار تو، در انتظارمچراغ امیدی فرا راه دارم.گر آن مژده ای همزبان قدیمی به من در رسانیبه جان تو، جان می دهم، مژدگانی
![]()
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
از همه سو نفس می کشم.
دستی بر شاخساران بلند نیایش و دستی به هیاهوی روزیو دغدغه نان،
لابه لای دقایق رها ساخته ام.پروردگارا!
با اولین قدم هایم بر جاده های صبح
،نامت را عاشقانه زمزمه می کنم.کوله بار تمنایم خالی استو موج سخاوت تو،
همچنان جاری.
نمی ایستم از حرکتتا باران مهربانی ات نایستد.
سپاس و ستایش از آن توست کهبا چنگ خورشید در پرده شب زده ای،و صبح را …
چون جلوه جبروت خویش ،بر عالم گسترده ای….
صبح بخیر دنیا خانم عزیز...
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
mohsen32 (03-11-2018)
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
mohsen32 (03-11-2018)
« سبكباران ساحل ها » چه دانند،
«شب تاريك و بيم موج و گرداب » !
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
mohsen32 (03-11-2018)