ماه من ...
الهی فدات بشم که انقققققدر دلتنگتم...
عزیزم صداته... خوش به حال اونایی که پیشتن... خوشا به سعادتشون
ماه من...
کور بشه چشمم که تو رو نمی بینه... کر بشه گوشم که صدای ناز تو رو نمیشنوه... بشکنه دستم که تو دستای تو نیست... سفید بشه مویی که دست تو نوازشش نکنه... قطع بشه نفسی که کنار تو کشیده نشه ....
راست گفتم ماه من ...از ته دل... میخوام چکارشون...
واقعاً عذاب میکشم... من در تو خلاصه میشم و تو نیستی که ببینی...
وقتی تو با من نیستی از من چه می ماند
از من جز این هر لحظه فرسودن چه می ماند
از من چه می ماند جز این تکرار پی در پی
تکرار من در من مگر از من چه می ماند
چه تقاصی پس دادم من.. چه تقاصی ... نابود شدم.. پیر شدم..
ماااه من..
تا فروریختن من چیز زیادی نمونده.. نزدیکه .. واقعاً زجر میکشم..
به خدا نباشم راحت ترم تا این زندگی بی هدف..
زندگی که ساختم تو این همه سال پوشالی بود.. فقط ظاهرش قشنگ بود..
تو هم که دیگه نیستی... واسه چی باشم.. واسه کی باشم..
از ته دل از خدامون میخوام که اگر تو تو تقدیر من نباشی پس چه بهتر که هر چه زودتر از این عذاب راحت بشم...
اینجوری بهتره واسم...آخه ماه من به چه امیدی به چه دلخوشی باشم..
آینده پر از ابهام من تمومی نداره... واقعا دلخوشی ندارم امید ندارم..
رو راست بگم میلی هم برای ادامه زندگی ندارم... که چی... چی میخواد بشه...
الهی دورت بگردم... الهی درد و بلات بیاد واسم..کجایی که به داد عشقت برسی دختر
کجایی که منو زیر و رو کنی....
کجایی عزیز دلم با اون صدای نازت...
میدونی چند وقت شده که...