زنها گم میشوند ...
وقتی زن بلندبلند نخندد ، وقتی پروانهها را تماشا نکند ، وقتی پشت پنجرهٔ بارانی نایستد و شعر نخواند و کتاب ، گم میشود .
گم میشود لای وسایل خانه ، لای قاشقها و بشقابها ، لای سفرهٔ نان و پنیر صبحانه ، حتی لای میهمانیها و اگر پیدایش نکنی ، لای همان سفره و بشقاب و میهمانی میمیرد و لاشهاش زندگی را ادامه خواهد داد و قاب زندگیات را خاکستری خواهد کرد ؛
پس برای او پنجره باش قبل از آنکه تمام عمرت را صرف پیداکردنش کنی ...