خلوت کرده ایم،من وچای و عطرِ خیالت . . .![]()
نگاهم میکنی اما "نگاهت" از ته دل نیست
فدای ناز مژگانت مگر این بنده قابل نیست
چنان در عمق چشمانت فرو رفتم من عاشق
که جز نیلوفر #مژگان دگر امید ساحل نیست
به #مژگان سیه تاکی شکستن های پی در پی
مرا با این چنین "لشکر" دگر جای تقابل نیست
هزاران "خاطره" دارم به دل از تیر مژگانت
دریغ از مرهم "یادی" که ازسوی تو حاصل نیست
نوک خونین #مژگانت به آب دیدگان شستم....
جوابی این چنین شیرین اگرچه حق "قاتل" نیست
فرود پتک #مژگانت به جان "منت" پذیرفتم
هلال ماه ابرویت به سویم از چه "مایل" نیست
خدارا بیش ازاین دیگر منه برهم تو مژگان را
که پشت "میله های" آن دگر تاب تحمل نیست
پر از شوق تماشای خوش #مژگانتم امشب
ز پشت پنجره جانا "هلالت" از چه کامل نیست
مرا از تور مژگانت برون آخر چه اندازی...
"همایون" خود به قربانت مگر این بنده را دل نیست
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
کسی چه میداند
من امروز چندبار فرو ریختم،
چندبار دلتنگ شدم
از دیدن کسی که فقط
پیراهنش شبیه تو بود!![]()
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
غم انگیزیِ یک زن را
پشت زیبایی چشمانش
و درعمق لبخند تلخش
می توان فهمید
زن ها
گاهی حرف نمی زنند
فقط نگاه می کنند
و پشت نگاه سردشان
دنیا دنیاحرف است
ویرایش توسط !!yalda!! : 03-11-2018 در ساعت 03:00 PM
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
تمام گنجشکانکه در نبودن تو مرا به باد ملامت گرفته اندترا به نام صدا می کنندهنوز نقش ترا از فراز گنبد کاجکنار باغچه زیر درخت ها لب حوضدرون آینه پاک آب می نگرند
![]()
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
من، در آن لحظه كه چشم تو به من می نگرد
برگ خشكيده ايمان رادر پنجه باد ،
رقص شيطانی خواهش را، در آتش سبز !
نور پنهانی بخشش را، در چشمه مهر !
اهتزاز ابديت را می بينم !!بيش از اين، سوی نگاهت،
نتوانم نگريست !اهتزاز ابديت را يارای تماشايم نيست !
كاش می گفتی چيست؟
آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاريست
![]()
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
و یادت هست در یک عصر پاییزی چه ها کردیمرا تنهای تنها با دلی غمگین رها کردیگذشتی نرم نرمک از نگاهی مانده در بارانچرا با روح سرگردان من اینگونه تا کردیتمام شعرهایم را برایت یک به یک خواندمبگو دیوان شعرم را چرا ماتم سرا کردیو گفتی زیر لب رفتم ، بمان با درد تنهاییندانستی غمی شیرین برایم دست و پا کردیهمین امشب دلم می میرد از احساس تنهاییچه می داند کسی شاید به مرگم اعتنا کردی...![]()
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
زندگی نیست ،
به جز نم نمِ بارانِ بهار ...
زندگی نیست به جز دیدنِ یار ...!
زندگی نیست به جز عشق ،
به جز حرف محبت به کسی ...
ورنه هر خار و خسی ،
زندگی کرده بسی ...
زندگی ،
تجربهی تلخ فراوان دارد ...
دو سه تا کوچه و پس کوچه و
اندازهی یک عمر بیابان دارد ...!
ما چه کردیم و
چه خواهیم کرد در این فرصت کم ؟!![]()
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.