با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
موج میداند ملال عاشق سرخورده را زخم خنجرخورده حال زخم خنجرخورده را …
در امان کی بودهایم از عشق، وقتی بوی خون باز، وحشی میکند باز ِ کبوتر خورده را
مرگ از روز ازل با عاشقان همکاسه است تا بلرزاند تنِ هر شام ِ آخر خورده را
خون دلها خوردهام یک عمر و خواهم خورد باز جام دیگر میدهندش جام دیگر خورده را
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
چونکه صبح آمدوچشمم بازشدخلقـتم با خالقم همـراز شدغرق رحمت میشود آنروز کهصبح وروزش،با نام "تو" آغـاز شد
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
خدایا
قلبهای مهربان دوستانم را
به تومیسپارم
باشد که با
یاد تو به
آرامش رسیده و فارغ از✨
دردها و رنجها
فردای زیبا را
به نظاره بنشینند
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
از آسمان چشمانت شعر میبارد و
بیچترترین شاعر این شهرم
که به ملاقات نگاهت آمدهام
کمی به خودت بگیر
خودت را به آن راه نزن
پروانه تویی
وقتی واژهها
به تو پیله میکنند![]()
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.